کندن کاریز ابتدا با زدن چاه مادر و یا چاهی که آب در آن وجود دارد شروع میشده معمولاً این چاه در پای کوهها و جویبارها و یا محلی که درختان تنومند و انبوه گیاهی داشته کنده میشده است. چون این پوشش گیاهی نشانه وجود آب در زیر زمین بوده است سپس برای انتقال آب مادر چاه به روی سطح زمین کانال حفر میکردند و برای راحتی کار بیرون کشیدن خاک درون کانال و امکان ورود هوا برای تنفس و برای روشنایی چراغ مندو ناچار باید در مسیر چاههای عمودی متعدد کند تا زمانیکه آب به سطح زمین برسد. برای اینکه چاههای قنات در راستای هم قرار بگیرد و پیچ و خم نداشته باشد و باید راستی گرفت و این عمل هم به اینصورت انجام میشده که ابتدا دو تکه سنگ شاقولی را با دو طناب به ارتفاع چاه به عمق چاه میفرستادهاند و در ابتدای پشته سمت چپ این شاغول را نگه میداشتهاند و یه چراغ کاربیت یا مندو را توسط کارگر در انتهای پشته قرار میدادهاند و با بستن یکی از چشمان و دقت کردن شاغول با نور چراغ باید در یک راستا قرار بگیرد. چراغ مندو (نوعی چراغ موشی) اولین چراغهایی بوده که دوران باستان استفاده میشده با مندو (روغن گیاه کنتو) روشن میشده؛ و بعدها از چراغ پیهسوز هم استفاده شده اما پی سوز در عمق زیاد خاموش میشده و در قرون معاصر از چراغ کاربیت استفاده شده است.
کلنگ یک سر و یکی از اصلیترین وسیله کلنگ یک سر بوده که با توجه به نوع استفاده انواع مختلفی داشت. مثلاً برای محلی که سنگ بود بایست از کلنگی که سر آن کٌت (کند) میباشد استفاده کرد و برای محلی که گل میباشد و نرمتر بایستی حتماً از کلنگ سر تیز استفاده شود. دستمزد در گذشته دستمزد بسیار اندک بود طوری که پایان کار مقداری توت خشک یا انجیر خشک شده و از این قبیل خشکبارها میدادند یا اینکه شب جمعه تا شب جمعه برات یا حواله به عنوان دستمزد میگرفتند. بعدها مزد افراد را به عنوان نفقه قنات جمعآوری میکردند به گونهای که هر فردی نسبت به شبانهروزی آب خود، سر خرمن (هنگام درو کردن گندم) سهم مشخص شده را تحویل میدادند و انباردار هم حوالهای را در پایان کار به مقنیها داده و آنها سهم خود را بطور جداگانه دریافت مینمودند. (استاد کار یه مقدار مشخصی داشت و مرد هم یه مقداری و دول کش هم مقدار معینی را دریافت مینمودند) مثلاً این قسمت که گل نرمتری داشته است متر آن یک سنگ گندم دستمزد فلان کارگر بوده؛ و قسمتی که سول بوده ۷ من گندم و دم چاه متری ۲ سنگ گندم و قسمتهایی که سنگ بوده ۸ من گندم دستمزد میباشد. اینکه مناطقی که دارای پوشش گیاهی بیشتری بود (خار و خاشاک) آن منطقه آب بیشتری داشت نسبت به مناطق خشک و از این طریق هم میشد حدس زد.